"متافیزیک انقلاب" و "دیپلماسی داروینی" (دوگانهی "خداپرستان" و "کدخداپرستان")
نشست ("سیاست خارجی"؛ فاعل یا منفعل؟) _ به احترام شهدای فلسطین _ ۱۳۹۴
بسمالله الرحمن الرحیم
خدمت برادران عزیز سلام عرض میکنم.
آنچه که مسلّم است و دوست و دشمن و ناظران بیطرف همه بر آن اجماع دارند این است که ریخت فکریو ایدئولوژیک و مناسبات سیاسی اجتماعی منطقه بطور خاص، جهان اسلام بطور عام، و بلکه کل جامعه جهانی به نحو اعم بعد از انقلاب اسلامی به نحو اساسی وضعیت همه جا تغییر کرده است آخرین نمونههایی که شاهد آن هستیم اتفاقاتی که از آفریقا، مثلاً در نیجریه تا حجاز در منطقه افتاده، میشود با تحلیل اثبات و روشن کرد که بدون وقوع انقلاب اسلامی چنین اتفاقاتی هرگز نمیافتاد نه منطقه و نه جهان به سوی یک چنین جنبش عظیم اجتماعی بینالملل، جنبش اسلامی جهانی نمیرفت. مثلث آمریکا و پیروان و متحدین غربی او و صهیونیستها و این مثلث، حاکمیت و اقتدار نزدیک به صد ساله خودش را در جهان اسلام و در منطقه کاملاً در خطر میبیند و در این احساسخطر حق دارد. هم مشروعیت قلابی شبهمذهبی تکفیری و هم مشروعیت ظاهراً حقوق بشری و دموکراتیک مورد ادعای غرب، هر دو به خطر افتاد. مشروعیت قلابی یک رژیم صهیونیستی در منطقه به بهانه ادعای یک هولوکاست در اروپا به دست اروپاییها که اگر هم با همه ابعاد آن صحت دارد مقصر آن خود غرب است و ربطی به جهان اسلام و فلسطینیها نداشته است و آن مشروعیت قلابی هم در هم شکست. بنابراین هرچه که برای مقبولیت و معقولیت و به اصطلاح مشروعیت خودشان سه ضلع این مثلث، در نیم تا یک قرن گذشته فراهم کرده بودند که به نحو به اصطلاح قانونی و پذیرفته شده بر جهان اسلام حکومت و جنایت کنند همه با انقلاب اسلایم بر باد رفت همه آن شعارها و ادعاها دود شد و به آسمان رفت. اینها نگران هستند شبیه آنچه که به نام حزبالله و گروههای جهادی فلسطینی متحد با انقلاب اسلامی، شیعه و سنی، در آن منطقه تشکیل شد و وضعیت لبنان و فلسطین اشغالی این منطقه را کلاً زیر و رو کرد و مشابه انصارالله در یمن که در اتحاد شیعیان و سنیان انقلابی، حاکمیت آل سعود، آمریکا و صهیونیستها را در یمن تقریباً برانداخت و مقاومتهای شیعه و سنی در عراق و سوریه برای حفظ جبهه مقاومت با گروههایی همه با پسوند «الله» شیعه و سنی، در منطقه همینطور گسترش پیدا کند و پیدا کرده است. سعی میکنند مسئله را شیعی – سنی یا عرب و عجم جلوه بدهند یا نمیتوانند. ترسیدند در آفریقا، در نیجریه هم یک حزبالله دیگری که متولد شده اما علناً و عملاً مستقر و مسلط در منطقه بشود و لذا دیدید به بهانههای قلابی حتی بدون بهانه یک مرتبه به آیتالله شیخ ابراهیم زکزاکی حمله میکنند و نزدیک به هزار نفر از مردم بیسلاح را به خاک و خون میکشند با خانواده این عالم مجاهد چه کردند؟ کسی که منادی وحدت مسلمین در آفریقا بود. رهبر شیعیان نیجریه که میلیونها نفر یعنی نزدیک به ده میلیون پیرو دارد و مخالف هر فکری که به نام شیعه و سنتی علیه وحدت اسلامی باشد بود با خودش و به خانوادهاش چه کردند. روز قدس پارسال سه فرزندش را و بعد هم همینطور سه تای دیگر را به شهادت رساندند. 6 فرزند دیگر این مرد بزرگ را کشتند و خودش و خانمش مجروح، تیرخورده و در بند اینهاست. غرب تمام تلاش خودش را گذاشته تا جنبش بیداری اسلامی که کلاً منطقه را درهم ریخته و همه این رژیمها را به خطر انداخته و بعضیهایشان را ساقط کرد و بعضیها را متزلزل کرده این را از طریق یک جنگ بدلی و یک کلاهبرداری، نبرد اسلام علیه استکبار چه استکبارهای داخلی در کشورهای اسلامی یعنی استبدادهای حاکم چه استکبار خارجی و جهانی و منطقهای، یعنی آمریکا و رژیمهای غربی و صهیونیستها که بر منطقه مسلط بودند این را تبدیل کنند و میلیاردها دلار پول و اسلحه و مواد انفجاری، رسانههای تبلیغاتی، شبکههای ماهواره، اینترنت برای این تبدیل کردن نبرد اسلام و با استکبار و استبداد و صهیونیزم به نرد فارس و عرب و ترک و شیعه و سنی و مذاهب مختلف با همدیگر، آلت دست غرب در این عرصه برای این که جهان اسلام را از انقلاب کردن علیه رژیمهای وابسته و علیه استکبار و صهیونیزم مأیوس یا پشیمان کنند رژیمهای فاسد باقی مانده در منطقه هستند و حواشی، رژیمکهای کوتولهای که در منطقه هستند و هیچ چیز جز دلارهای نفتی و بیشرفی ندارند همه آلت دست آمریکاییها و انگلیسیها هستند و همینطور دولت به اصطلاح مسلمان ترکیه! این شخصی که دیدید دو – سهتا ادا و اطوار ظاهری و تبلیغاتی علیه اسرائیل نشان داد که میتواند چون میدانستند که نمیتوانند صریح علیه این جنبش اسلامی ضد صهیونیستی که انقلاب اسلامی در منطقه بپا کرده بایستند دو – سهتا نمایش اجرا کرد و بعد کل انرژی اسلامگرایی جوانان اهل سنت را با کمک آل سعود و قطر و با هدایت آمریکا و صهیونیستها و ناتو این را تبدیل به جنگ مسلمان با مسلمان کنند منطقه را گرفتار هرج و مرج، تروریزم وحشی با نماد به اصطلاح مذهبی و جابجا کردن آدرس دوست و دشمن، با اهدافی که حالا عرض میکنم. همه این اتفاقات برای خنثی کردن انقلاب اسلامی در منطقه اتفاق افتاد.
اندیشههای امام(ره) را در این رابطه عرض کنم که ببینید این اندیشهها چه بود که منطقه را بهم ریخت و اینها را در هچلی انداخته که جز با جنایت و بمباران و ترور و جنگافروزی مذهبی – فرقهای احساس میکنند نمیتوانند خودشان را حفظ کنند. در عرصه روابط بینالملل و سیاست خارجی و اندیشههای جهانی در مباحث آکادمیک حتی از منظر تئوریپردازان مادی که جز قدرت و تسلط بر دیگران در روابط بینالملل چیز دیگری سرشان نمیشودن به عدالت جهانی، حتی علیرغم شعارهایشان چیزی به نام دموکراسی در همه جهان، جامعه مدنی جهانی و این حرفها هیچی قائل نیستند. این حرفها و شعارها را شعار صلح و دموکراسی و حقوق بشر و این حرفها بلندتر از همه میگویند و درست بر خلاف آن هم عمل میکنند مثل آی دزدی که خود رئیس دزدها سر میدهد. بمب اتم میزند و رئیس بمب اتم انرژی هستهای میشوند! جنگ راه میاندازند و شعار صلح میدهند از حقوق بشر و دموکراسی میگویند ولی در کشورها دیکتاتوری و کودتا راه میاندازند حتی همین مصری که اینها سر کار آمدند و در برابر آمریکا تمکین هم کردند و امثال مُرسی و اخوانیها به آمریکا اعتماد کردند که آنها به آنها شرط کردند که ما میگذاریم شما به مصر بیایید چون نمیشود جلوی جنبش اسلامی را گرفت مردم بپا خواستند به شرطی که اسرائیل را به رسمیت بشناسید و به جای آن علیه ایران و حزبالله موضع بگیرید و اینها این کار را کردند گرچه هم شاید خیلی به آن اعتقاد نداشتند اما چرتکه و محاسبه مادی انداختند و با سوریه و جبهه مقاومت و حزبالله شیعه و این حرفها اعلان جنگ کردند و قرارداد صلح خائنانه سادات با اسرائیل، کمپدیوید را هم پذیرفتند. مُرسی رسماً امضاء کرد به این هوا که آمریکا و عربستان و این رژیمها اجازه بدهند اینها بمانند که خوب دیدیم که آنها چون دیدند اینها صددرصد باز هم در مسیر آنها نیستند و ممکن است بعضی از این برخوردهای فعلی، تاکتیکی باشد همانها را هم تحمل کردند و با کودتا کنار زدند. صاحبان قدرت و ثروت و رسانه در دنیا و رژیمهای وابسته به آنها با یک ادبیات و زبان حرف میزند اما درست خلاف آن را عمل میکنند یعنی شما الآن در ادبیات همین رژیمهای منطقه در سخنرانیها و بحثهایشان را نگاه کنید اینها هیچ کدام از جنگهای فرقهای مذهبی دفاع نمیکنند همین آل سعود، ترکیه، قطر، آمریکا، اسرائیل، اردن و... همهشان علیه تکفیریها شعار میدهند علیه داعش شعار میدهند ولی عملاً هرجا خودشان دستشان برسد بدتر از آنها عمل میکنند و ضمن این که آن جایی که نیروهای تکفیری علیه غرب یا اسرائیل یا خود این رژیمها احیاناً بعضیهایشان بخواهند عمل کنند آنها را سرکوب میکنند ولی آن جایی که اینها بازی بخورند و به جای درگیر شدن با آمریکا و اسرائیل و رژیمهای وابسته درگیر بشوند با سایر مذاهب اسلامی و جبهه مقاومت در منطقه، همینها از آنها با دلار و آدم و امکانات از آنها حمایت میکنند. همین کشورهای همسایه با کمک غرب و آمریکا و اسرائیل اسلحه و پول وارد نشود مسئله عراق و سوریه و منطقه، ظرف یک ماه تمام است مسئله یمن هم حل است. کل این سه ضلع مثلث، برای سرکوب جنبش اسلامیکنار هم ایستادند منتهی به بهانه شیعه و سنی یا ایران دارد کل جهان را میگیرد یا امپراطوری ایرانی و این بهانهها. در مباحث سیاست خارجی تئوریهای روابط بینالملل یک بحثی دارند که کجا باید قلب زمین محسوب بشود و بقیه یا مغز زمین حساب بشود، دهان زمین برای خوردن و سخن گفتن باشد بقیه جوامع جهانی و بشری دست و پا و عضلات و استخوان و مقعد زمین و روابط بینالملل باشند کجاها سرانگشتان باشند و کجا بازو و کجا مچ؟ چه کسانی تصمیمگیر، و چه کسانی مجری. این سیاست استکباری است اینها بر جهان مسلط کردند و عین یکی دو قرن به تفاوت در جهان اسلام دارند بر همین اساس حکومت میکنند. یک حصار استراتژیک ترسیم کرده بودند که قبل از سقوط کمونیزم این مثلاً از ژاپن شروع میشد و تا پاکستان و ایران و ترکیه و سنتو و متحدین ناتو میآمد تا اروپای غربی. بعد از سقوط شوروی این حصار شکست و اینها احساس کردند دیگر حصاری لازم نیست کل جهان تکجبههای و تکقطبی میشود و بقیه در اختیار خودشان است و به بقیه هم تحت عنوان این که باید سیاست خارجیتان واقعگرا باشد. سیاست خارجی و روابط بینالملل علمی واقعگرایانه است و واقعگرایی هم یعنی رابطهای بین قدرت و ارزشها، رابطهای بین روش و ارزش در حوزه سیاست خارجی نیست و نباید باشد و نظام بینالملل دگرگون شده و شما باید واقعگرا باشید و واقعیت این است که ما ارباب جهان هستیم! و تکقطبی است. نظام سرمایهداری غرب سلطان مطلق جهان است. ریشه روابط بینالملل را بر این اساس تعریف میکنیم میخواهید بگویید ذات سرمایهداری، غرب قدرت طلب است، زیادهخواه است، هرچه از این حرفها میخواهید بزنید بزنید اینها شعارهای ارزشی و ایدئولوژیک است ما به لحاظ علمی دیگر رابطهای بین قدرت و ارزش تعریف نمیکنیم لذا پیشبینیشان این بود که ابزار قدرت فیزیکی مدام بیشتر و بیشتر بشود و قیدهای مذهبی و متافیزیکی در حوزه روابط جهان که به قدرتطلبی کسانی مهار کند این ضعیف و ضعیفتر میشود تا محو بشود شعارهای ایدئولوژیک به درد نمیخورد اینها شعارهای ایدئولوژیک و متافیزیک و اخلاق جهانی و عدالت جهانی علمی نیست. سیاست خارجی علمی سیاست واقعگراست. واقعگرایی هم یعنی ما ارباب هستیم بلکه رب هستیم و شما همه بشریت از جمله مسلمین جزو رعایای ما هستیم این همان چیزی بود که در علوم اجتماعی تحت عنوان داروینیزم اجتماعی تئوریزه شده بود. تنازع بقایی که داروین میگوید که از زیستشناسی به حوزه علوم اجتماعی کشاندند گفتند این تنازع بقا که همه در حال جنگ بقا و فنا هستند و بقای اقوا نه اصلح، بقای اقوا، هرکس زورش بیشتر است او بیشتر باید بخورد و بماند آنهایی که زورشان کمتر است باید اسبسواری بدهند یا بمیرند. این داروینیزم را از حوزه زیستشناسی به حوزه علوم اجتماعی و از جمله به حوزه روابط بینالملل و سیاست خارجی آوردند. اصلاً مفهوم استکبار اینطوری پیدا میشود این شعار مرگ بر استکبار و مرگ بر اسرائیل و شوروی، انگلیس، همه اینها یعنی مرگ بر این داروینیزم و وحشیگری و سیاست منهای اخلاق و عدالت در سطح جهان. این تنازع بقای داروینی، داروینیزم در حوزه روابط بینالملل به جای فرهنگ اعتقادی که قدرت را کنترل کند و برای قدرت معیار و حدود تعریف کند، ملاک تعریف کند عملاً در جهان نبرد این دو طرز فکر است یعنی آنچه که تحت عنوان درگیری جهانی انقلاب و ضد انقلاب یا انقلاب و استکبار مستضعفین و مستکبرین یا به تعبیر امام، جنگ فقر و غنا، جنگ اسلام با کفر و استکبار تعریف میشود همه اینها تعابیر ما از یک چنین واقعیتی است که آنها این را توجیه و تئوریزه کردند، علمی هم تعریفش کردند و یک عده نادان هم در همه کشورهای دیگر از جمله کشور ما بازی یک چنین حرفهایی را خوردند و فکر میکنند واقعگرایی در روابط بینالملل عملاً سیاست خارجی علمی یعنی تن دادن به این که جای ارباب و نوکر در جهان روشن شده است. واقعگرا و عاقل، سیاست جهانی عقلانی این است که شما تابع بشوید و ببینید اینها چه میگویند؟ اینها رئیس هستند. هرچه اینها میگویند، اینها حقوق بشر را تعریف کنند چشم. اینها علوم اجتماعی را ارزشگذاری کنند چشم. اینها تقسیم کار جهانی و تقسیم ثروت جهانی را به نحو ناعادلانه ولو عمل میکنند چشم. آن تعبیری که بین خدا و کدخدا، آن هم کدخدای تحمیلی و قلابی و کدخدای ضعیف شده بیعرضه، کدخدایی که نمیتواند خودش را جمع کند، کدخدایی که اقتصاد خودش در خطر است، کدخدایی که در این سی سال مدام در برابر انقلاب اسلامی عقبنشینی کرده، کدخدای دروغگو و شارلاتان بین خدا و کدخدا کدام را انتخاب میکنیم آیا خداوند را قهار و مالک مطلق میدانیم؟ اطاعت او را وظیفه خودمان میدانیم؟ یا امثال آمریکا را؟
اندیشههای امام(ره) در حوزه روابط بینالملل از تعریف انسان و ذات انسان شروع میشود و جالب است که خیلی از نظریهپردازان مادی هم در شرق و غرب عالم این را قبول دارند یعنی تعریف از ذات انسان این نقطه شروع بحث روابط بینالملل است که انسان را بطور کامل یک موجود وحشی خودخواه و در عین حال ترسو، قدرتپذیر و قدرتمحور تعریف میکنند بعد میگویند ما با چنین موجودی طرف هستیم که خودمان هم جزو اینها هستیم بر این اساس بیاییم روابط بینالملل و سیاست خارجی را بچینیم.
جنبشهای اسلامی انقلابی در سطح جهان که بپا شدند نه فقط آثار سیاسی در روابط بینالملل در جهان میگذارند باعث میشوند که در تعریف انسان یک تجدید نظر جهانی صورت بگیرد که انسان فقط آن موجود حیوانی خودخواه که شما میگویید نیست که بعد یک سیاست خارجی و روابط بینالملل زورمحور بر او متفرع بشود بلکه انسان یک موجود دووجهی است. انسان قابل اصلاح است. آن تئوری که شما دارید آن انسانشناسی که شما دارید موجب خشونت و جنگهای جهانی و استفاده از بمب اتم و تجاوز به حقوق دیگران و غارت آنها میشود. این تعریف از ذات انسان را به سطح جامعه انتقال دادن و بعد جهان را بطور اجتنابناپذیر محل کشمکشها در عرصه نظام بینالملل تعریف کردند شعار صلح جهانی بدهی و خودتان در کتابهایتان بنویسی اصلاً چیزی به نام صلح جهانی امکان ندارد! آن چیزی که ممکن است و باید دنبال آن باشیم قدرت جهانی است صلح چیست؟ اصلاً امکان ندارد در واقع اینها که به نام واقعگرایی روابط جهانی را تعریف میکنند بنیادشان را میگذارند روی یک نگاه بدبینانه به انسان بطور مطلق و قدرتهای قدرتطلب زیادهخواه اصلاً وظیفهشان میشود سیاست تحمیل خواستههای خودشان بر ملتهایی که نمیتوانند از خودشان دفاع کنند. ملتهایی که نفت دارند معادن دارند نیروی انسانی دارند ولی قدرت دفاع از خودشان را ندارند میشود از آنها سواری گرفت و میشود غارتشان کرد. این دیدگاه این کدخدای جهانی بر اساس این کدخدایی است که زوار آن در رفته است! کدخدایی که 5- 6 کشور از زیر سلطه او خارج شدندو به اردوگاه انقلاب اسلامی پیوستند این کدخدایی که دیگر به هیچ کشور اسلامی نمیتواند لشکرکشی کند این اولین بار است که اتفاق افتاده، از جنگ جهانی اول و دوم به بعد، این اولین بار است که ارتشهای غربی و ارتش آمریکا از جنگ جهانی دوم به بعد کشور اسلامی را دیگر نمیتوانند اشغال کننند. کشورهای غیر اسلامی را میتوانند خیلی مقاومت نمیکنند. عراق، افغانستان، سوریه، یمن، هیچ جا را نمیتوانند بگیرند چه برسد به ایران. لذا تنها روششان که از آن باقی مانده که از آن استفاده کنند استفاده از نیروهای مسلمان علیه مسلمان است. خودشان دیگر نمیتوانند به جنگ مسلمین بیایند این جزو آثار انقلاب اسلامی بود. اسرائیل اولین شکستهای بزرگ خود را از انقلاب ما خورده است. همه چهارتا جنگ خود را از انقلاب اسلامی شکست خورد. آمریکا و ارتشهای غربی آمده بودند که در عراق و افغانستان بمانند، سوریه را سرنگون کنند انقلاب اسلامی نگذاشت. لبنان و یمن را همه را از دست اینها خارج کرد. رژیمهای فاسد منطقه در خطر سقوط هستند. از یک زمینههای روانشناختی برای گسترش ترس و نفرت و هرج و مرج در جهان اسلام شروع میکنند تا همه را پشیمان کنند خسته کنند، در قالب گاهی رقابتهای به اصطلاح ایدئولوژیک این کار را انجام میدهند ولی هدف اصلی ایدئولوژیک و عقیدتی نیست. پوشش ایدئولوژیک دارد باطن آن جنگ قدرت و ثروت است دنبال فرصتها، امکانات، امتیازات اقتصادی و عرضی از بقیه هستند دنبال حفظ نفت، حفظ رژیم اسرائیل، حفظ رژیمهای فاسد منطقه هستند برایش یا روکش ایدئولوژی وهابی و تکفیری درست میکنند یا روکش ایدئولوژیهای به اصطلاح دموکراتمنش و حقوق بشر و مخالفت با سلاحهای کشتار جمعی و مخالفت با بمب اتم، ایدئولوژیک صهیونیستی. ولی اصل قضیه، ریشه این منازعهها در روحیه قدرتطلبی و زیادهخواهی انسان است. این اولین نکته در اندیشههای امام است. منشأ تمام جنگهای عالم و تاریخ عدم تهذیب نفس است. تمام خشونتها و جنگها و غارتها برای این است که کسانی که بر بعضی از کشورها حاکم شدند که قدرت و ارتش و سلاح داشتند اما تهذیب نفس نداشتند و آدم نبودند. هرجا تقوا باشد جنگ نیست. هرجا تقوا و خداپرستی و تهذیب نفس باشد خشونت نیست. جهاد برای مهار خشونت، و جنگ و منع تجاوز صورت میگیرد. جهاد تجاوز به حقوق کسی نیست. ولی اینها جهاد متجاوزانه را آمدند به کمک تکفیریها و آل سعود تئوریزه و تعریف کردند و کل منطقه را هم به خاک و خون کشیدند و جهان را هم از اسلام و مسلمین و این نهضت عظیم اسلامی – انسانی و این رنسانس اسلامی ترساندند. این نکته اول.
و تنها چیزی که به آنها بهانه میدهد این است که ببینند بعضی از کشورها ضعیف و بیثبات هستند و داخل حاکمیت آنها اختلاف است، نمیتوانند از خودشان دفاع کنند آن کشورها هر کشوری که اینها احساس کنند ضعیف است مورد حمله قرار میدهند حتی اگر کسانی در ایران به اسلام و انقلاب اسلام و امام و ایدئولوژی انقلاب عقیده ندارند میخواهند امنیت داشته باشند جنگ داخلی و هرج و مرج و اشغال و قحطی و همین اتفاقاتی که در کشورهای اطراف دارد میافتد میخواهند در ایران نیفتد این را بدانند باید یک ایران متحد قدرتمند داشته باشند و ایران متحد قدرتمند جز زیر پرچم اسلام و انقلاب اسلامی و اندیشههای امام امکان ندارد. حتی اگر کسی ملیگراست حتی اگر قومیتگراست و حتی اگر هیچگرا و پوچگراست ولی به فکر خودش است. خودگرا و خودمحور است. اگر میخواهید این اتفاقاتی که در منطقه دارد میافتد سراغتان در ایران نیاید باید زیر پرچم متحد مقتدر اسلامی انقلابی بمانیم.
خب نکته دوم این است که از جهات مختلفی در سیاست خارجی آنهایی که قدرت اعمال سیاست خارجی دارند فعال جهانی هستند فاعل جهانی هستند نه منفعل جهانی. اینها دوتا پایه دارد یکی ذهنیت تصمیمگیران است (حاکمیت) شما در ذهنتان چه میگذرد؟ ببینید یک ملت قوی اگر خودش یا دولتمردانش احساس کند تصور کنند که ضعیف هستند الآن میریزند شکستنیاند نمیتوانند مقاومت کنند حتی اگر قدرت آن را داشته باشند نمیتوانند از این قدرت استفاده کنند و واقعاً زمین میخورند الآن شما از اینجا راه بیفت به خانهتان بروید مدام به خودتان بگویید که من سرم گیج میرود، الآن میافتم، به بغلی بگویید من دارم میافتم درست است؟ آنها هم میگویند بله! اگر نیفتادید! اگر توانستی به خانهتان برسی. بعد یک کسی را پیدا کن که واقعاً مریض است مشکل دارد ولی با خودش میگوید من میروم نمیافتم. اگر افتاد مگر به حدی برسد که واقعاً قوی جسمی نداشته باشد. این تعبیر در سیاست بینالملل در تئوریهای روابط بینالملل خود اینها به کار بردند در کتابهایی که در سطح دکتری در روابط بینالملل آموزش میدهند همین است میگویند کشورهای قوی را میشود با ترساندن تصمیمگیرانشان شکست داد! یک کاری کنیم که آنها در ذهنشان تصور کنند ضعیف هستند. میشود واقعاً آنها را شکست داد. همان حرفی که امام گفت بگویید ما میتوانیم تا بتوانید و الا اگر توانمند باشید و مدام بگویید ما نمیتوانیم بعد واقعاً نمیتوانید. این حرفی است که خودشان در آموزشهای سیاست خارجیشان در کتابها و روابط بینالملل دارند و میگویند یک طرف ذهنیت تصمیمگیران کشورهاست. یک طرف آن مخاطرات و هزینهها و میزان گستردگی تعارضات و قدرت مهار و مدیریت منازعات و این چیزهاست. میگوید ما نگاه میکنیم یک ملت نخبگانش و حاکمانش اگر اینها اعتماد به نفس ندارند و ترسیدند و ضعیف هستند یا بیعرضهاند نمیتوانند مشکلاتشان را حل کنند در صورتی که واقعاً میتوانند خودشان حل کنند و منتهی حل نمیکنند راحتطلب هستند سبک زندگیهایشان و سبک مدیریتهایشان را تغییر نمیدهند و اصلاح نمیکنند وا دادند مصرفگرا هستند میخواهند مبارزه هم بکنند تسلیم هم نشوند وابسته هم نشوند خب اینجاست که دشمن میفهمد که تو داری ضعف نشان میدهی یا نه؟ آیا تو از پا درمیآیی یا نه؟ که در بدترین شرایط که به لحاظ مادی واقعاً ما ضعیف بودیم یک جنگ جهانی را در جنگ 8 ساله ما بردیم با این که واقعاً به لحاظ مادی هیچی نداشتیم نه پول نه اسلحه، نه امکانات، نه نیروی آموزش دیده، ولی آن طرف همه با هم بودند. همین 5 + 1 و تمام رژیمهای منطقه همه با هم کنار صدام بودند جنگ جهانی بود بین 13 تا بیست و چند کشور بچههای ما اسیر گرفتند جنگ جهانی سوم بود و به ما سیم خاردار هم نمیدادند آن جنگ را ما بردیم حالا در شرایطی که ما صد بار از آن موقع قویتر هستیم. خودشان میگویند در قرن 21 میلادی سرنوشت جهان را ایران، آمریکا، روسیه، چین این چهارتا تعیین خواهند کرد بعد یک عده اینجا توهم میکنند که ما نمیتوانیم بدبختیم نمیشود. روابط بینالملل میگوید در این شرایطی که میتوانید بروید ایجاد بیثباتی کنید کمک کنید به فروپاشی سیستم از بالا یا به تزلزل یک سیستم از پایین و از طریق جنگ، از طریق تحریم، از طریق کلاهبرداری میتوانید قدرتمند را شکست بدهید با این احساس که من ضعیف هستم و ما نمیتوانیم و هیچ کاری نمیکنیم. یک اصلاحاتی در سبک زندگی، در بازار، در تولید، مصرف، واردات، صادرات کنترل کن، مالیات را اصلاح کن، نظام بانکیات را اصلاح کن، بعد ببین میشود یا نمیشود؟ مثل یک لوله آبی که از ده جایش نشتی میدهد بعد بگویی اصلاً آب نیست. خب سوراخهای آن را بگیر. آن 30 سال پیش که واقعاً آب نبود از همه اینها بردیم حالا که هست میگویید نمیشود؟ کلاهبرداریهای طرف مقابل در روز روشن تقلب میکند. هنوز این قراردادش خشک نشده دارد تحریمهای دیگر از جاهای دیگر انجام میدهد و این روش را ادامه خواهند داد. این تفکری که ما در برابر آن، امام(ره) میگفت انقلاب اسلامی این جریانی که در برابر ما در دنیا صف بسته معتقد ارزشهای استعلایی، اخلاقی، انقلابی، همه اینها حرف است و تنها چیزی که واقعیت دارد مکانیزم بازی قدرت در جهان است. سیاست خارجی موفق یعنی درست بتوانی موقعیت قدرت را شناسایی کنی و بهرهگیری کنی. این جهان دوقطبی جدید دیگر دوقطبی شرق و غرب، کمونیزم و سرمایهداری نیست این دوقطبی، دوقطبی مستضعف و مستکبر، فقر و غنا و اسلام و کفر است. اگر محاسباتتان را بر این اساس تنظیم کردی ما رهبر یک بلوک جهانی هستیم آن طرف هم بلوک جهانی یک طرف دیگری. همان دعوای ابراهیم و نمرود. همان دعوای فرعون و موسی. همان دعوای پیامبر با ابوجهل و ابوسفیان. این همان دعواست. امام(ره) در وصیتنامهاش میگوید تا آخر هر اتفاقی بیفتد این جنگ همان جنگ است آدمهایش عوض میشوند شعارها و ادبیاتهایشان عوض میشود سلاح مبارزه عوض میشود ولی این نبرد همان نبرد است این اندیشه امام است جهان اسلام را بهم ریخت. آن وقت یک کسانی گفتند بیاییم تاریخ گذشته روابط بینالملل را ببینیم قواعد مادیاش را کشف کنیم این تاریخ را بازسازی کنیم و تعریف از تعریف انسان شروع بشود انسان یک موجود غیر عقلایی خودپرست لجوج خشن است در عین حال ترسوست منفعتطلب است حزب باد است اگر ما بتوانیم به دنیا و به هرجامعهای، به دولتمردان و به ملتها علامت بدهیم که نوبت ماست باد از این طرف میآید همه خودشان را با تو تطبیق میدهند اینها با این مبنا در دنیا از آن طرف شعارهای قشنگ میدهند از این طرف جنایات کثیف و زشت صورت میگیرد. مبنایشان اینهاست.
در حوزه نظریه روابط بینالملل "کسینجر" یک وقتی یک مقالهای نوشت که او از نظریهپردازان هم آمریکاییها و هم صهیونیستهاست و او گفت ایران سر یک پیچی ایستاده که اگر از این پیچ رد شود سرنوشت منطقه و جهان اسلام و جهان را تغییر خواهد داد نباید بگذاریم از این پیچ رد شود. امثال او این نظریات را دادند میگوید روابط افراد و دولتها و حاکمیتها در سطح جهان، مبنایش خصومت و رقابت است. ما شعار صلح، گفتگو و مدارا میدهیم اما واقعیت این است که در طول تاریخ بشر کسانی برنده شدند که قویتر و خشنتر بودند و زودتر کلاه طرف را برداشتند! ما ظاهراً میگوییم که فشارهای تنشزا را باید در دنیا کم کرد دیپلماسی صحیح،روش دیپلماتیک، اما در واقع تنازعات و تنشها در ذات جامعه جهانی است و اینها آرامش و بقای بشر را تهدید میکند دیپلماتها و دیپلماسی فقط به درد این میخورند که این منازعات و خشونتها یک کمی بزک و تحملپذیر بشود همین! یعنی یک کم چربی اضافه کنیم و نمک بزنیم و الا واقعیت قضیه هیچ تفاوتی نمیکند و امکان تحقق جامعه ایدهآل ما عاری از خشونت و منازعات در جهان نیست و باید این واقعیت را مبنا قرار دهیم دیپلماسی و دیپلماتها و رسانهها فقط سعی کنند افکار عمومی را به یک مُسَکن مسلّح کنند که اینها حرف ما را بتوانند بپذیرند و تسلیم شوند. ببینید!
نکته سوم؛ امام(ره) چه کرد؟ اگر بخواهیم بحث جهان اسلام را الآن بررسی کنیم هم خبر خوب داریم هم خبر بد.. خبرهای خوب و بد. یک خبر خوب بزرگ که پشت صحنه همه این خبرهای بد است و باید دیده شود این است که تحول بزرگ جهان اسلام اتفاق افتاده است. همین قضایای خبرهایی که مدام هر روز میآید لابلای آن خبرهای خوب و خبرهای بد هم هست الآن یک جوری شده شب میخوابی صبح بلند میشوی سریع باید ببینیم چه خبرهایی هست؟ کجای دنیا زیرورو شد؟ حتی پسِ خبرهای بدش هم یک خبرهای خوبی هست. آن چیست؟ آن این است که کل اوضاع جهان اسلام بهم ریخته است. جهان اسلام از آن رکود سیاه قرن گذشت که در این 100- 150 سال گذشته دچار انجماد، عقبماندگی، وادادگی بود بیدار شده است. ملتها و نخبگان بیدار شدند. جهان اسلام دیگر آن اسب رام یکی دو قرن اخیر نیست که راحت به رژیمهای دیکتاتوری سکولار دستنشانده غرب یا اربابشان آمریکاییها، انگلیسیها و فرانسویها سواری بدهد. این خبر خوب است. حتی این تکفیریهایی که میبینید میگویند میخواهیم خلافت اسلامی تشکیل بدهیم و عملیات انتحاری میکنند و شعار الله اکبر میدهند درست است بدنهشان بازی خوردند درست است اتاق فرمانشان دست آمریکاییها و صهیونیستها و رژیمهای فاسد منطقه است ولی آن بدنهای که دارد مبارزه میکند و همه جا بهم ریخته، همانها هم تحت تأثیر انقلاب هستند تا قبل از انقلاب ما اینها این حرفها را نمیزدند. وقتی امام(ره) گفت اتحاد جماهیر اسلامی، تشکیل حکومت تا جمهوری اسلامی حالا بعد از 20- 30 سال اینها آمدهاند میگویند تشکیل خلافت اسلامی. این قضیه تکفیریها و جنایات و نفوذ دشمن بین مسلمین و جنگ داخلی و... خبر بد است ولی خبر خوبی که پشت آن است این است یعنی روح قیام و شورش تمام جهان اسلام را کم و بیش در بر گرفته است. جهان اسلام، جهان اسلام قبل از انقلاب ما نیست. یک جامعه راکد خفته عقب مانده جاهل ترسو بود دیگر شورش کرده است. حالا این وسط البته تلفات هم خواهیم داشت. این همان وضعیتی است که ما چند دهه منتظر آن بودیم یعنی از اول انقلاب که امام(ره) میگوید صدور انقلاب و مسلمین به صحنه بیایند، جهاد اسلامی، نبرد، همه اینها حرفهای امام(ره) است. همین بنلادن و ایمنظواهری و... همهشان ادای حرفهای امام(ره) را درمیآورند. مثلاً نُطقهای امام را برداشتند یک تغییری دادند ولی با همان لحن حرف میزنند چون آن لحن امام بود که جهان اسلام و تمام جوانان سنی و همه را تحت تأثیر قرار داد آمدند قلابی آن را بسازند که به جای این که به آمریکا و استکبار و رژیمهای دیکتاتوری و فاسد در جهان اسلام صدمه بزند کمانه کند خود مسلمین را هدف بگیرد و جوانان مسلمان و خود مردم مسلمان با هم بجنگند. پس ببینید یک کلمه حقی است که اراده باطل از آن شده است حتی شعار خلافت اسلامی. این ادبیات انقلاب اسلامی است تا قبل از ما چرا این حرفها را نمیزدید؟ چرا تا قبل از امام کسی این شعارها را نمیداد و کارهای انتحاری نمیکردید؟ این خبر خوب است درد زایمان تمدنسازی، یک تمدن جدیدی دارد متولد میشود این درد زایمان آن است. زایمان خونریزی دارد، زخم دارد مشکلات دارد، ممکن است چندتا بچه آدم در چندتا زایمان بیاورد یکی سقط بشود و چندتا بچه ناباب بین آن بیاید ولی بالاخره تاریخ جهان اسلام و تمدن اسلام دارد وارد مرحله جدیدی میشود یک تمدن دو – سه قرن غرب دارد ضعیف میشود و دارد از سراشیبی پایین میآید قدرت آن کم شده، مشروعیت آن کم میشود دارد زیر سؤال میرود داخل خودش بحران اقتصادی و... میشود من نمیگویم غرب نابود میشود یا باید نابود شود، صحبت از غرب و غربیها نیست این سلطه استکباری غرب بر جهان اسلام دارد فرومیپاشد اگر این مسیر را ما تا آخر درست برویم و الا اگر درست نرویم نه، دوباره برمیگردد. شاه و صدام میروند و دوباره یک کسان دیگری به جای آنها میآورند. پس خبر خوب این است که جهان اسلام دارد برای آغاز یک جنبش تاریخی پوست میاندازد. این مقدمهسازی برای احیای تمدن اسلامی نوین است که بنیانگذار آن در این دوره امام(ره) بود و رهبری آن را تکرار کردند.
صحبت از احیای تمدن جدید است. این تمدن جدید اسلامی اگر باید اتفاق میافتاد قاعدتاً شروع آن به همین شکل بود یعنی سقوط رژیمها، تزلزل منطقه، جنگهای تحمیلی، تحریم، درگیریها بالاخره یک نظام بینالملل دارد ازهم میپاشد. این نظامی که نزدیک صد سال در جهان اسلام حکومت کرد این نظام چطوری بوجود آمد؟ در جنگ جهانی اول و دوم، یعنی دنیا به خاک و خون کشیده شد صد میلیون آدم کشته شد ظرف نیم قرن، تا جهان اسلام کلاً ازهم پاشید بعد از جنگ جهانی اول و بخصوص دوم این غربیها آمدند کل جهان اسلام را بین خودشان تقسیم کردند انگلیسها، فرانسویها، روسها یک جاهایی آلمانها، یک جاهایی هلندیها، بلژیکیها، و... بعد هم که آمریکاییها و صهیونیستها آمدند که مسلط شدند. خب حالا اگر درست مدیریت بشود و توطئههای دشمن مهار بشود این قضایای تلخی که در جریان است به یک نتیجه و میوه شیرین منتهی خواهد شد. تزلزل در رژیمها. این اتفاقاتی که الآن افتاده است. تغییر گفتمانها، آغاز تنشها و تشنجهای بینالمللی، منطقهای و جهانی، حتی جنگهای داخلی، همه اینها مربوط به طبیعت یک تحول جهانی است. اینها یک تحول منطقهای جهانی، یک تحول تمدنی و تاریخی است. خود غرب هم در پروژه رنسانس خود و رفرم مذهبی خود، یکی دو قرن به معنای اخص چند دهه درگیر تشنجهای بزرگی بود در قرن 16 و 17 میلادی، 18، 19 تا در قرن 19 و 20 ارباب جهان شدند. خود غرب هم این تشنجها را داشت و بعد به یک تمدن مادی جدید و قوی رسید که کل دنیا را در این یکی دو قرن اخیر به خاک و خون کشید. ببینید اینها تأثیر اندیشههای امام در جهان اسلام است. آن قدرت تمدنی غرب که نتیجه آن سلطه اینها بر جهان اسلام در این یک و نیم قرن بود در حال افول است. یک جاهایی کلاً سقوط و غروب کرده است. یک جاهایی در حال غروب است. بعد یک قدرت جدید جهان با پرچم اسلام در حال تولد است. این زوال و تولد ممکن است طول بکشد منتظر نباشیم تا سال دیگر این مسائل تمام شود ممکن است چند دهه طول بکشد توأم با درد و تشنج و درگیریهایی است که ادامه دارد نمیدانیم چه میشود باید مراقبت کنیم یک بحران هویتی در جهت تولد هویت جدید، هویت وابسته ضعیف تحقیر شده اخیر دارد از بین میرود و یک هویت جدید مستقل اسلامی تمدنساز دارد شکل میگیرد این بحران هویت در جهان اسلام در حال معالجه است و این ادامه دارد این درد و خونریزی دارد. دشمن هم توطئه میکند. یک هویت جدید اسلامی جهانی دارد شکل میگیرد و این گرچه نطفهاش در قبل از انقلاب ما در جهان اسلام بود ولی این بچهای که متولد شد در انقلاب اسلامی منعقد شد و درد زایمان این مادر سخت است درد و خونریزی دارد ولی نتیجه شیرینی میتواند داشته باشد اگر ما عاقل و متحد و حسابگر باشیم اگر نه، دقت نکنیم ممکن است نتیجه آن هم بدتر بشود.
تهدید اصلی چیست؟ این خطر است که شیاطین در تولد این فرزند جدید شرکت کنند. در روایت داریم که شیطان میگوید در اولادتان شریک میشود که خود این یک نکته خیلی مهمی است باید مراقب باشیم که شیطان و شیاطین در تولد این فرزند جدید شریک نشوند و هویت آن را تخریب نکنند و تا میشود هزینه این تولد بالا نرود هزینه هرچه کمتر بشود مشکلات آن هرچه کمتر باشد و تلفات آن هرچه کمتر باشد و این هزینه هرچه که هست بر جهان اسلام تحمیل نشود. بر دشمنان اسلام تحمیل شود از طریق جنگ داخلی پیش نرود. این نکته دوم.
اصل مسئله روشن است. بیداری جهان اسلام یک واقعیت است این آتشی زیر خاکستر بود که از زیر خاکستر بیرون آمد و بیشتر بیرون خواهد آمد بعضیها هم معتقدند که دیر شده بود و این اتفاقات و این وضعیت باید دهه پیش میافتاد.
خبر خوب دوم این است که تمام مکاتب مادی در نسلهای جدید جهان اسلام دیگر از چشم افتادند. تا قبل از انقلاب نسل ما و بخصوص نسلهای قبل از ما یادشان هست که اسلام یک مکتب تمدنی و مکتب مبارزه بطور غالب تلقی نمیشد چهرههای سیاسی و نخبگانی در جهان اسلام همه یا دنبال سوسیالیزم و کمونیزم بودند یا لیبرالیزم یا ناسیونالیزم و ملیتگرایی و قومیتگرایی یعنی تمام مکاتب مادی چشماندازهای سکولار، غربزدگی، مارکسیستی، نژادپرستی و این چیزها بود. همه روشنفکران ما تحت تأثیر اینها بودند حتی روشنفکران مبارز. اما الآن بین نسلهای جدید جهان اسلام در تمام دنیا حتی آن جاهایی که مسلمین در اقلیت هستند همه به تفکر اسلامگرایی روی آوردند. حتی فکر تشکیل حکومت اسلامی و خلافت اسلامی و جامعه جهانی اسلامی، بازار مشترک اسلامی، پول واحد اسلامی، قانون اساسی واحد، این فکر زنده شده و این فکر تا قبل از انقلاب اسلامی در محافل خاص متفکرین و مصلحین جهان اسلام و انقلابیون بود ولی الآن کاملاً جهانی شده است این هم خبر خوب بعدی است که این نسل جدیدی در دنیا بوجود آمده که سریع دارد از دولت دینی جهانی حرف میزند و این فکر محدود به ایران و جهان شیعه و ولایت فقیه نیست. در جهان اهل سنت فکر تشکیل حکومت اسلامی و احیای خلافت اسلامی و تقویت روح جهادی و شهادتطلب کاملاً احیاء شده است اینها هم تحت تأثیر انقلاب است. چه سنیهای تقریبی که همفکر ما هستند و در کنار ما هستند چه حتی سنیهای وهابیهای تکفیری که علیه ما هستند. هر دو جریانشان سنیهای مجاهد و سنیهای وهابی، اصل احیای روح جهادی را مدیون امام هستند منتهی در دسته اولشان، مجاهدان در جهت درست دارند حرکت میکنند. در دسته دوم تکفیریها در جهت منافع دشمن عمل میکنند بعضیها آگاهانه و بخشیشان هم ناآگاهانه. روح یأس و ترس و بیتفاوتی، تسلیمطلبی در جهان اسلام به حاشیه رفته، این هم از شرایط تجدید حیات تمدن اسلامی است خبرهای خوب دیگری هم در راه است که به تدریج در آینده به ما خواهد رسید. همین اتفاقاتی که در یمن افتاده، شما تا دو سال پیش باور نمیکردید. یمن کلاً ملک طِلق اینها بود. اردوگاه کفر و استکبار یمن را از دست داد. لبنان را از دست داد. غزه و فلسطین را از دست داد، عراق را از دست داد. عراق دست صدام بود بعد آمریکاییها آمده بودند که بمانند، حاکم یک ژنرال آمریکایی را بِرنِر را گذاشته بودند که کلاً عراق یکی از ایالات آمریکا باشد عراق را از دست داد. سوریه را خواستند بگیرند نتوانستند. در افغانستان نتوانستند بمانند. ایران را در تمام این سالها خواستند سرنگون کنند نتوانستند. اینها همه خبرهای خوب است. خبر خوب است که خودشان میگویند در قرن 21 میلادی ایران یکی از چهار قرن اصلی جهان است این را معاون رئیس جمهور آمریکا گفت. مقاله نوشت. گفت اینها (آمریکا، روسیه، چین، ایران) بدون احتیاج به بمب اتم یک قدرت جهانی است.
خبر خوب دیگر این است که سلطه تمام رژیمهای وابسته به اینها در منطقه، همه در خطر زوال است. رژیمهای وابسته در عراق و یمن که سقوط کردند بقیهشان هم از بحرین تا جاهای دیگر در خطر هستند اینها همه مستقر بودند. اردن حکومت ندارد ظاهرش دست اینهاست. همه کشورهای عربی شمال آفریقا متزلزل هستند. همه در خطر هستند. لیبی حکومت ندارد، لبنان ندارد، فقط عراق و سوریه و یمن نیست کل جهان عرب در حال تغییرات بزرگ است و توطئه درهم شکستن جبهه مقاومت در منطقه، از لبنان و فلسطین و سوریه تا ایران شکست خورد، میلیاردها میلیارد خرج کردند 5 سال است میخواهند این زنجیر خط جبهه مقاومت را بشکنند نتوانستند این جبهه مقاومت قویتر شد. ملتهای مسلمان عرب از مصر و لبنان و لیبی و بحرین تن به سلطه حکومتهای وابسته غربی- آمریکایی نخواهند داد. اوضاع جهان اسلام و عرب دیگر به دهههای گذشته بازنخواهد گشت. دیگر جهان عوض شد. دیگر اوضاع را به 40 سال پیش نمیتوانند برگردانند.
نکته آخر خبرهای بد است که باید نسبت به آنها هوشیار باشیم. خطاب به فتنهگر اصلی که آمریکا، اسرائیلیها صهیونیستها و رژیمهای فاسد منطقه و رسانههای وابسته به آنها هستند. خبر بد این است که یک اتاق جنگ و یک اتاق توطئه با مشارکت همان سه ضلعی که عرض کردیم در منطقه شکل گرفته و میلیاردها دلار نفتی، رسانههای جهان و میلیاردها سلاح، بمب و تروریزم برای هرج و مرج. مشخصاً اهدافی که تعقیب میکنند 1) حفظ و نجات رژیم صهیونیستی است که دارد سقوط میکند. مقامات اسرائیل گفتند در تمام عمر رژیم صهیونیستی هیچ وقت اینقدر ضعیف و آسیبپذیر و لب پرتگاه نبودیم و هیچ وقت اینقدر در جهان منفور نبودیم حتی بعضی از حکومتهای اروپایی حاضر نیستند با اسرائیل معامله کنند. اینها اولین بار است که دارد اتفاق میافتد. هدف دومشان حفظ و بازسازی رژیمهای استبدادی وابسته در منطقه است. رژیمهای منطقه در خطر سقوط هستند میخواهند این رژیمها حفظ بشوند. 3- 4تا از رژیمهایشان سقوط کرده میخواهند بقیه سقوط نکنند حالا در مصر با کودتا به وضع قبل برگرداندند. لیبی هرج و مرج است، عراق جنگ داخلی راه انداختند و یمن هم این وضعیتی است که دارید میبینید.
سومین هدفشان، سرکوب و مهار جنبش بیداری اسلامی و گسترش افکار امام(ره) و انقلاب اسلامی در جهان اسلام است. اگر بتوانند سرکوب کنند اگر نتوانند منحرف کنند اگر نشد مهار کنند یعنی سهتا استراتژی در طول هم دارند. 1) سرکوب نتوانستند. 2) مهار نتوانستند. 3) الآن در جریان آن هستند انحراف در این جنبشها. تبدیل جنبشهای انقلابی به جنبشهای فرقهای با درگیریهای داخلی با انواع روشها. ما باید در این شرایط روششناسی متقابل را داشته باشیم یعنی انقلابیون جهان اسلام، شیعه و سنی، هر مذهب و هر ملیتی، باید یک روششناسی مقابله در این قضیه داشته باشند که این اضلاعی که در برابر ما هستند رژیمهای وابسته، دیکتاتور و سکولار در منطقه، آمریکا و صهیونیستها و متحدین غربیشان و ابزارشان، کارخانه ایدئولوژیسازی و پول برای فتنهسازی مذهبی در منطقه که از انواع روشها استفاده میکند. برای این که نهضت امام و افکار امام را مهار کند. یک مرتبه یک عده به فکر احیای خلافت عثمانی افتادند یک عده به فکر خلافت وهابی افتادند که هدف اصلیشان نه صهیونیزم آمریکا و رژیمهای سکولار است بلکه هدف اصلیشان مقابله با این جنبش اسلامی است به عنوان این که این اسلامی نیست اینها شیعی است. از چه روشهایی استفاده میکنند ما باید پاتک این روشها را داشته باشیم: 1) گسترش هرج و مرج. تروریزم، تخریب شهرها که این کار را در عراق، سوریه، یمن و لیبی کردند. میخواهند به کشورهای گسترش بدهند. ناامن کردن زندگی برای ملتهای بپاخاسته، ایجاد امواج آوارگی میلیونها مردم مسلمان بیپناه، 2) افروختن و دامن زدن به جنگهای مذهبی بین مسلمین تا آتش جنبش عظیم دینی به جای اهداف اسلامی صرف اهداف فرقهای بشود این صحبتها دقیقاً در صحبت امام هست. عیناً این تعابیر را به کار برده که مراقب باشید اینها به این شکل اگر شکست بخورند منحرف خواهند کرد که به جای شکستن دژهای متزلزل استکبار و کفر و استبداد در جهان اسلام نیروهای داخلی و انرژی اسلامی را صرف نابود کردن خود مسلمین و خودکشی دستهجمعی جهان اسلام میکنند. اینها تعابیر امام است. 3) یک اجماع جهانی در دنیا ایجاد کنند بر خطر دیدن اسلام؛ یعنی تمام ملتهای دنیا یک مرتبه از اسلام وحشت کنند. مفهوم جهاد و شهادت، اسلامگرایی، تشکیل حکومت اسلامی همه یک چیزهای منفور و منفی بشود و چشمانداز جهانی در مورد احتمال بازسازی و تشکیل تمدن جدید اسلامی تیره و تار و سیاه بشود و یک بشارت ساختن جامعه جدید اسلامی جهانی به یک تهدید و یک مفهوم نفرت انگیز برای تمام ملتها تبدیل شود. از شرق آسیا تا غرب، اسلام، مسلم، مسلمان، حجاب، ریش، اینها میخواهند بیایند ماها را بکشند. در حالی که مسلمین مظلومترین و بیشترین قربانیان خشونت و ترور و جنگ را دادند و تمام این جنایاتی که خود غربیها دارند میکنند و پشت صحنه آنها خودشان هستند قربانیان آن مسلمانها هستند ولی دنیا باز از مسلمانها باید بترسد. این را هم امام(ره) پیشبینی کرده بود. جهاد اسلامی با این وضعیت و نگاههای فاشیستی فرق میکند. 4) هدف چهارم، یک موج جهادی در جوانان مسلمان در آسیا، در اروپا، آفریقا ایجاد شد این موج جهادی را فریب بدهند. این جوانان مسلمان که حرکت کردند، میدانید چند هزار نفر اینها از اینها از اروپا و آمریکا آمدند که در عراق و سوریه خلافت اسلامی تشکیل بدهند ولی نمیخواهند در عربستان و قطر و اردن و... در هیچ کشور اسلامی نمیخواهند خلافت اسلامی درست کنند. میخواهند بیایند در عراق و سوریه بکنند، جبهه مقاومت را بشکنند. خب هدف چهارم این بود موج جهادی جوانان مسلمان که مستقیم یا غیر مستقیم تحت تأثیر انقلاب اسلامی بودند یعنی در این فضا متولد شدند و رشد کردند آن ذلت پدرانشان را شاهد نبودند عزت اسلامی را دیدند پیروزیهای امام را دیدند. پیروزیهای حزبالله را بر اسرائیل دیدند این موج تحت تأثیر این جریان بپاخاست که این موج جهانی را فریب بدهند بخشیشان را هم فریب دادند. بخشیشان را هنوز نتوانستند و این عطش اسلامخواهی را به منجلاب بکشانند و جوانان خام فداکار بیبصیرت را به قربانگاه ببرند و اینها را بیاورند صرف درهم کوبیدن جبهههای داخلی جهان اسلام بکنند و مسلمانکشی به جای درگیری با استکبار و استبداد و صهیونیزم و استبدادهای منطقه.
آن سه محور و این چهار محوری که عرض کردم امام(ره) یکی یکی اینها را پیشبینی میکند گفت که من مطمئن هستم جهان اسلام بهم خواهد ریخت. گفت فلسطین باید آزاد بشود و اسرائیل از بین رود. گفت صدام باید از بین برود. گفت کمونیزم و شوروی از بین میرود. گفت امپراطوری آمریکا شکست میخورد و از جهان اسلام بیرونش میکنیم. گفت اتحاد جماهیر آزاد اسلامی تشکیل خواهد شد و باید تشکیل بشود. گفت حکومتها سرنگون میشوند. در وصیتنامهاش گفت از تمام جوانان مسلمان میخواهم حکومتهایشان را سرنگون کنند و همه برای خودشان طبق مذهب خودشان جدا جدا جمهوری درست کنند و بعد همه این جمهوریهای اسلامی با هم متحد بشوند و اتحاد جماهیر اسلامی بشود که همه با هم متحد و برادر باشند علیرغم اختلافات مذهبی. این طرح امام بوده، بعد هم این خطرات را پیشبینی کرده، الآن دقیقاً همان اتفاقات خوب و بد دارد مو به مو میافتد. هم خبرهای خوبش و هم خبر بدش. این روشها را باید دقیق بشناسیم بدل آن را بزنیم ما در قلب یک تحول بزرگ جهانی وسط پیچ بزرگ تاریخ بشر هستیم نه فقط تاریخ ایران و جهان اسلام. یک مقطع جدیدی از تاریخ بشر و تمدن بشری دارد شروع میشود و ما در آن مرحله قرار گرفتیم. همه نهادها و همه شخصیتهای حقیقی و حقوقی و علمی و سیاسی جهان اسلام در این مرحله خاص مؤثر هستند و مسئول هستند و بسیاری از این جنایاتی هم که دارد اتفاق میافتد زیر سر همین قدرتهای غربی است و همین 3- 4تا حکومت این منطقه. یعنی اگر دلارها و تجهیزات و تسلیحات نرسانند به سرعت فتنهها میخوابد و حالا ببینیم این دولتهای منطقه تا چه زمانی حاضرند اسلام و مسلمین و حتی خودشان را قربانی کنند برای این که رابطهشان با اسرائیل بماند و علیه جبهه مقاومت مبارزه بکنند. شما دیدید حتی این آقای اردوغان که ادعای- البته بقهیشان که روشن بود آمریکایی اسرائیلی هستند حتی همین اردوغان که دو – سه سال پیش اداهای ضد اسرائیلی درآورد رسماً اعلام کرد که اسرائیل برای حفظ خودش به ما محتاج است و ما به اسرائیل محتاج هستیم ما باید روابطمان... هیچ وقت حاضر نشد روابط خودش را با اسرائیل قطع کند الآن میگوید باید تقویت کنیم. قطر و عربستان که با هم رابطه داشتند. نیجریه تا عربستان، تا عراق، تا سوریه، یمن، لیبی، همه جا، پاکستان، افغانستان، هرجا صهیونیستها و وهابیها در کنار آمریکاییها در اتاق توطئه هستند. هرجا جنگ و خشونت و ترور و گرفتاری و هرج و مرج و ناامنی میبینید اینها هستند. کسی است که دارد شطرنج بازی میکند دارد میبازد باخته، زیر میز میزنند! اینها زیر میز زدند! اینها میگویند ما برای این که خودمان حفظ بشویم باید کل جهان اسلام را به خاک و خون بکشیم. باید دعوا راه بیندازیم، دعواهای بیربط و باربط، هرج و مرج و ترور، به جای نبرد با کفر و استکبار همه جا، یک جریان میسازند مصرفش میکنند بعد تاریخ مصرف آن تمام میشود باز یک جریان دیگر میآورند که اینها را از بین ببرند. طالبان در افغانستان را درست کردند که علیه شوروی بود حالا آن وظیفهشان بود بعد آمدند این را علیه ما به کار بیندازند. بعد بخشی از القاعده و طالبان فهمید که دارد کلاه سرش میرود اعلام کرد که ما جنگ شیعه و سنی راه نمیاندازیم دشمن ما آمریکاست بخشیشان این را گفتند. بخشیشان با آنها همکاری کردند حالا داعش را در افغانستان و پاکستان درست کردند داعش در پاکستان اعلام موجودیت کرد در افغانستان چند وقت است، باز داعش را جلوی طالبان با القاعده آورند باز اینها آنها را تکفیر میکنند یعنی توطئه پشت توطئه. در داخل ما هم این جریان شیعه انگلیسی داریم که اینها هم به جای جنگ با صدام و آمریکا و اسرائیل که هم قبلتین اسلام که و مدینه زیر دست آنها بود و هست. نجف و کربلا زیر دست صدام و آمریکا و انگلیسیها بود اینها با آنها هیچ کدام اعلام جهاد نکردند الآن هم با داعش هیچ کاری ندارند قمه میزنند ولی با داعش نمیجنگند. داعشی که خودش گفت میخواهد قبر امام حسین(ع) را تخریب کند. علیه انقلاب اسلامی موضع میگیرند دین از سیاست جدا هست حاضر نیستند علیه استکبار و حتی جریان تکفیری هزینه بپردازند و شما دیدید همین کلاهی که سر بعضی شیعهها گذاشتند سر بعضی از جریانهای اهل سنت هم همین کلاه را گذاشتند یا کلاه آنها را هم همینطور برداشتند حتی اخوانیها که آن جریان سلفی و جریان غربگرایشان را این دوتا را تقویت کردند تا جریان تقریبی وحدتی اخوانالمسلمین را ضعیف کنند و به حاشیه بکشانند چون رهبر قبلی اخوان تقریبی و ضد اسرائیلی بود ولی الآن رهبری که آوردند و همان را هم گرفتند زندان انداختند کلاه اینها را هم برداشتند اینها را به دستبوسی آل سعود بردند به آمریکا اعتماد بکنند اسرائیل را به رسمیت بشناسند باز هم تحملشان نکردند یعنی با کودتا مُرسی را به همان زندانی انداختند که مبارک بوده، حسنی مبارک دارد بیرون میآید حکم اعدام مُرسی میدهند و اخوانیها هم بازی خوردند. اردوغان را هم به اسم اخوانی بازی دادند یا خریدند و علیه اسرائیل فقط سخنرانی کرد ولی علیه جنبشهای اسلامی در منطقه و جبهه مقاومت وارد عمل شد مدام هم گفته من باید به مسجد اموی بروم نماز بخوانم حاضر نیست به مسجدالاقصی برود آنجا را آزاد کند آنجا نماز بخواند، سوریه دشمن اصلی است! و ضایعاتی که اهل سنت در عراق و سوریه دیدند از بقیه بیشتر است. در عراق و سوریه به دست همین تکفیریها با کمک آمریکاییها و صهیونیستها سنی بیشتر کشته شده تا شیعه.
این یک خلاصهای بود دقت کنید که در تور این جریانها نیفتید. ما وسط یک چنین ماجرایی هستیم و بسته به درایت و اخلاص و تلاش و برنامهریزی و عمل کار و عمل صالح میتوانیم در این نبرد اسلام و مسلمین پیروز بیرون بیاییم یا نه؟ هزینه بدهیم، هرج و مرج بشود دوباره شکست بخوریم و دوباره دویست سال دیگر زیر سلطه رژیمهای وابسته فاسد و تحت سلطه غرب بمانیم. سر یک چنین دوراهی بسیار حساس و تعیین کنندهای هستیم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
هشتگهای موضوعی